کور أرمنی
کور أرمنی
شعری از عبدالخالق فرخزاد به گویش کوخردی :
| کُوِر أَرمَنی جـاتِن زیـر دِه | هرکه کوخردین حَتماً تُو أُشدِدهِ | |
| همه مون باخبَرُم مُر تیـتِرش | وأَفَهمُم کـه تـو خیلی سِنّ أُتِه | |
| تو میراث زمون ارمنی اِش | الحمدالله که هَنوزا باقی اِش | |
| مـومَوی کـه مُـگَـه تـو سَوزبش وشـاد | مَحضی کـه مَظهَر آزادگی اِش | |
| چه خبر از همسادَت گز پرو(۱)* ؟ | گـر وداع اُتکِرده شَمره هم بگو؟ | |
| حـالا کــه بـی بَـرگِن و هشک وابُـده | چَش بُکو چَنتا شـه لـی اِن پُرونو؟ | |
| وخته تیفون أُشِشکه تینالِ تو | مِسّه بلکه بَد بُده احوالِ تـو | |
| مـو اَفَهمِم نَبُدهِ مُر ظُلم باد | بلکه یک چی بُده در خیالِ تو | |
| ـو تَوی بُده درآن سرموی سرد | گَرم بُکُند خُونخِه خُوش از برون وبَرد | |
| باکچی خَجَه که از تو اُش بُلِده | مِـنِـه کــه فـقـیـرن ودِلُـش و درد | |
| وَخـتـه بـِـچیا شُونکه بازنََکو | زِره سایَت باِزنِ چَش بـِنَکُو | |
| کیف تَکه از بازنِ مِه بچخونه؟ | وَخته که شُنَ پَل َدا پَلکُو؟ | |
| از خدا مَوی که مُوگَه وامُونِش | تو خزان تِه عُمرُت هِزگَه نَبنِش | |
| سـالِ هُشک وبی بهار نَهات دِگَه | سال واَیوم خَش مُـوگَه بـِبـنِش |
- (۱) ـ گز پرو: gez e peroo مشهورترین و کهنسال ترین درخت در دهستان کوخرد بود که بارها کشاورزان دیم کار و عابرانی که به سوی پشت رودخانه مهران به جابر، باغ زرد ، موه مهمد، کل کادی و موهشیخیا و ... میرفتند و یا از آنجا بر میگشتند، در سایهٔ آن خستگی راه را از تن خود به در میکردند. این درخت بارها و بارها سایبانی بوده برای کشاورزانی که در اطرافش جو و گندم درو میکردند و برای صرف غذا سفرهٔ خویش را در سایهٔ آن پهن میکردند. تا جایی که اهالی به یاد دارند، هنگامی که عابران گرفتار باد و باران شدید میشدند، تنهٔ تو خالی گز پرو سر پناهی بود که کودکان معصومی را از گزند باد و باران دور نگه میداشت و اکنون همان کودکان دیروز که سالیانی از عمر خویش را سپری کردهاند، به دیدار این درخت نقش بر زمین شده میآیند و خاطرات آن روزها را برای جوانان امروز تعریف میکنند و برای آن افسوس میخورند.
- گز پرو که بیش از یک سال بود که خشکیده بود، همچنان استوار و پا بر جا در زمین مانده بود تا نشانهای از قدمت و دیرینگی این سر زمین باشد. اکنون که کوخرد در حال پیشرفت و ترقی است و بارشهای فراوان باعث سرسبزی و آبادانی این بخش تاریخی شدهاست، خاک نمناک و مرطوب اطراف گز بی وفایی کرد و نتوانست آن را سر پا نگه دارد. دوشنبه پنجم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و هشتاد و سه گز پرو نقش بر زمین شد.
- شعر از: عبدالخالق فرخزاد (بقرار کوخردی).
منبع
- محمدیان، کوخردی، محمد (کوخرد سرزمین شاعران) ۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.






منبع:awayeseebah




کوخرد سرزمبن شاعران مرور کوتاه و سریعی از تحول شعر و شاعری و شیوههای آن در بخش کوخرد و روستاهای تابعه است.